موسسه ی فرهنگی قرآنی عرفان القرآن

(شمیم لقاء)
موسسه ی فرهنگی قرآنی عرفان القرآن
بسمه تعالی
وب سایت حاضر با هدف معرفی موسسه ی فرهنگی قرآنی عرفان القرآن (شمیم لقاء) به علاقه مندان علوم دینی و قرآنی و ترویج و ارائه ی گوشه ای از تفکر اسلامی و شیعی راه اندازی شده است
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره ی این موسسه به درباره ما مراجعه نمایید.

به امید ظهور تجلی قرآن بشریت صاحب العصر و الزمان(عج) و استشمام شمیم لقائش



از احوالات پسر فاطمه بی خبر نباشید!

بر او سلام بفرستید!

با او صحبت کنید میشنود!

او هم دل دارد....!

سلام بر تو ای پسر فاطمه!

سلام بر تو ای همنشین زمان های دلسوز

سلام بر تو که تنهایی!

سلام بر تو ای حضرت عشق!

آقاجون برگرد بخدا دل ها تنگ است.....
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

۳ مطلب در آبان ۱۳۹۲ ثبت شده است

یکی از علمای بزرگ می خواست ریاضت بکشد از این راه شروع کرد. هوس کله پاچه کرده بود هرچه نفسش می گفت کله پاچه، این می گفت: فردا پس فردا، حالا هوا گرم است، بگذار هوا خنک شود، چَشم. هی به نفسش وعده می داد تا اینکه دید نفسش او را راحت نمی گذارد. به همین خاطر به شهری رفت، عمامه و قبا را در آورد، یک پیراهن بلند پوشید، به کله پز آن شهر گفت: «شاگرد می خواهی؟»
کله پز هم که نمی دانست او مجتهد است، آیت الله است، گفت :«بیا.»
آن عالم هر روز جلوی مشتری ها کله پاچه می گذاشت، چند ماهی گذشت اما خودش لب نزد. این ریاضت است. هی نفسش هجوم می آورد که یک لقمه از آن کله پاچه ها بخورد، اما او عقب می کشید تا روز آخر که ریاضتش تمام شد به اوستاش گفت:«مدتی است که من زن و بچه ام را ندیده ام، می خواهم بروم. حقوق مرا بده تا من مرخص شوم.»
اوستاش گفت:«دلم می خواهد با دست خودت یک دست کله پاچه بکشی، زبون و... جلوی من بگذاری تا من بخورم.»
او هم یک بشقاب آبگوشت، یک ظرف سبزی و ترشی و... جلوی اوستاش گذاشت، همین طور نگاه کرد، هی نفسش حمله می کرد، هی ترمز، هی حمله می کرد، هی ترمز، چند بار ترمز کرد، بعد مزدش را گرفت و رفت و نخورد.
این ریاضت است. این شخص می تواند موقع گناه، جلوی خودش را بگیرد اما ما که از اول عمرمان، هرچه دلمان خواسته، کرده ایم، ما معلوم نیست که اگر تنها یک جایی گیر کنیم، بتوانیم جلوی خودمان را بگیریم. این جهاد است.

استاد قرائتی:قمهزنی ممنوع است تاخواروذلیل نشویم...

 در یکی از شهرها با وجود توصیه‏ های مبلغین بزرگوار مبنی بر پرهیز از قمهزنی، مردم به خاطر اعتقادات خود دست ‏برنمی‏داشتند. به ما گفتند به آنجا برویم و آنها را از این کار باز داریم . ایام ماه محرم بود و چون اعلام کرده بودند فلانی می‏آید و مردم ما را در تلویزیون دیده بودند، در مسجد جمع شدند. وقتی وارد شدم گفتند: آقای قرائتی آمده‏ای برای قمهزنی بگویی. گفتم: شغل من چیست؟ گفتند: تو معلم قرآن هستی. گفتم: به عنوان معلم قرآن قبولم دارید؟ گفتند: بله قبولت داریم ولی حرف قمه نزنی، فقط قرآن بگو . من روی تخته نوشتم: «بسم الله الرحمن الرحیم - یا ایها الذین آمنوا لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا»

آیت الله مجتهدی تهرانی :

همچون مگسان رو پلیدی منشین
زنبور عسل باش، انیس گل باش

...
زنبور روی گل می نشیند و مگس اینهمه گل را رها کرده و روی زشتی مینشیند...مثل زنبور باشید و خوبیهای مردم را ببینید، بعضی ها عین مگس میمانند و فقط دنبال عیب و بدی مردم می گردند.
پیامبر (ص) فرمودند: قسم به خدایی که جز او خدایی نیست، خداوند مومن را پس از توبه و استغفار عذاب نمیکند مگر به دو چیز ;
1) سوظن به خدا 2) غیبت مردم

غیبت واقعا گرفتاری می آورد. خداوند توفیق خوش گمانی به خودش و غیبت نکردن را به ما بدهد که گرفتار عذاب الهی نشویم.