موسسه ی فرهنگی قرآنی عرفان القرآن

(شمیم لقاء)
موسسه ی فرهنگی قرآنی عرفان القرآن
بسمه تعالی
وب سایت حاضر با هدف معرفی موسسه ی فرهنگی قرآنی عرفان القرآن (شمیم لقاء) به علاقه مندان علوم دینی و قرآنی و ترویج و ارائه ی گوشه ای از تفکر اسلامی و شیعی راه اندازی شده است
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره ی این موسسه به درباره ما مراجعه نمایید.

به امید ظهور تجلی قرآن بشریت صاحب العصر و الزمان(عج) و استشمام شمیم لقائش



از احوالات پسر فاطمه بی خبر نباشید!

بر او سلام بفرستید!

با او صحبت کنید میشنود!

او هم دل دارد....!

سلام بر تو ای پسر فاطمه!

سلام بر تو ای همنشین زمان های دلسوز

سلام بر تو که تنهایی!

سلام بر تو ای حضرت عشق!

آقاجون برگرد بخدا دل ها تنگ است.....
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران



عزیزان! بدانید روزه ضرر ندارد، بلکه نفع هم دارد.

پیامبر اکرم(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند: ««مَنْ‏ عَرَفَ‏ اللَّهَ‏ وَ عَظَّمَهُ‏ مَنَعَ فَاهُ مِنَ الْکَلَامِ، وَ بَطْنَهُ مِنَ الطَّعَامِ وَ عَفَا نَفْسَهُ بِالصِّیَامِ وَ الْقِیَامِ »[1] آن کس که نسبت به پروردگار عالم معرفت پیدا کرد، کلام خود را مراقبه می‌کند، شکمش را از خوراک و نفسش را به روزه نگاه می‌دارد؛ یعنی اجازه نمی‌دهد این نفس بخواهد؛ چون به باب معرفتی رسیده است. نمی‌گذارد این نفس دون و این اعدی عدوّ[2] یک موقعی مجدّداً طغیان کند و جولان بدهد. زیاد روزه می‌گیرد.

عزیزان! بدانید روزه ضرر ندارد، بلکه نفع هم دارد. یکی از نزدیکان ما، یک خانمی است، الآن قریب به نود سال سن دارد. ایشان خیلی کم می‌خورد. هربار ایشان دکتر می‌رود، آزمایش می‌دهد، دکتر تعجّب می‌کند، چربی و قند و ...، هیچ مشکلی ندارد. اتّفاقاً آن‌هایی که پرخوری می‌کنند، چربی دارند، قند دارند و هزار مریضی دیگر هم می‌آید. یک موقعی قفسه سینه ایشان درد می‌کرد، گفتیم شاید قلب ایشان ناراحتی پیدا کرده است. آزمایش و اکوی قلب رفتند، متخصّص به مزاح گفت: این یکی از مواردی است که اگر مرگ مغزی شد، می‌توانید قلبش را هم با این سن، هدیه بدهید! قلب ایشان هیچ مشکلی ندارد و خیلی خوب کار می‌کند. درد قفسه سینه ایشان هم از این بود که چون سنشان بالاست، کمر خم شده و سرشان هم پایین است، این فشار به دنده‌ها آورده و باعث درد می‌شود.

پس این‌طور نیست که فکر کنیم اگر نخوریم، می‌میریم. اتّفاقاً هرچه نخوریم، هرچه بیشتر روزه بگیریم، بیشتر زنده می‌مانیم. نمی‌گویم اصلاً نخوریم، یک وقت اشتباه نشود، یک کسی بگوید: فلانی گفت: اصلاً نخوریم، پایمان را رو به قبله کنیم، «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون‏»[3]! این را بیان نمی‌کنم، عزیز دلم!

 اهل معرفت روزه می‌گیرند. یکی از نسخه‌هایی که بارها و بارها از اولیاء خدا شنیدید و پای منبرها هم نقل کردند، این است که می‌گویند: اگر کسی خدای ناکرده شهوت جنسی دارد و موقع ازدواجش هم نیست، موقعیّتش را ندارد، یکی از راه‌های کنترل آن این است که روزه بگیرد. روزه‌های دوشنبه و پنج شنبه و اوّل ماه، اثر خوب و عجیبی می‌گذارد. نفس که می‌خواهد شروع کند، جلوی آن را می‌گیرد. این صراحت فرمایش نبی مکرم(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) است که می‌فرمایند:  «وَ عَفَا نَفْسَهُ بِالصِّیَامِ وَ الْقِیَامِ» نفس خود را به روزه‌داری و قیام نگاه می‌دارد.

[1]. الکافی، ج‏: 3، ص: 600

[2]. اشاره به روایت پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) که فرمودند: «أَعْدَى‏ عَدُوِّکَ‏ نَفْسُکَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْکَ» (بحار الأنوار، ج: ‏67، ص: 64، باب: 45)

[3]. بقره/ 156

 

 یواشکی بخور

آن کس که نسبت به پروردگار عالم معرفت پیدا کرد، این شکمش را از خوراک نگاه می‌دارد.

پیامبر اکرم(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند: ««مَنْ‏ عَرَفَ‏ اللَّهَ‏ وَ عَظَّمَهُ‏ مَنَعَ فَاهُ مِنَ الْکَلَامِ، وَ بَطْنَهُ مِنَ الطَّعَامِ»[1] آن کس که نسبت به پروردگار عالم معرفت پیدا کرد، این شکمش را از خوراک نگاه می‌دارد. دو نوع بیان کردند، یکی این‌که از حرام باید دوری کند. دوم این که اولیاء خدا می‌گویند: این که معلوم است که انسان نباید حرام بخورد. منظور این نیست. منظور زیادی خوردن است؛ یعنی یک جوری بخورد که این شکم پر نباشد.  بعضی مواقع انسان آن‌قدر غذا می‌خورد که به تعبیری می‌فهمد معده‌اش باد کرده، امّا یک موقعی می‌خورد به قدر این‌که قوّه‌ای داشته باشد.

آیت‌الله مولوی قندهاری(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، آن کنز خفیّ الهی می‌فرمودند: طوری بخورید، کانّ نخوردید، تا بخواهد معده‌ شما بفهمد چیزی خوردید، اصلاً متوجّه نشود شما چیزی خوردید. بعد شوخی می‌کردند، می‌فرمودند: باید یواشکی بخورید که معده شما نفهمد، طلب زیادی از شما نکند. این خیلی حرف عجیبی است. یعنی دنبال شکم‌پروری نباش.

دو نوع اهل دل داریم. یک نوع اهل دلی که اولیاء الهی هستند، یک نوع هم اهل دلی که فقط سر سفره بنشینند. گفتند: یک آقایی یک کسی را دعوت کرد، دید این مهمان خیلی می‌خورد، گفت: ما را که شد بس. مهمان هم گفت: ما می‌خوریم تا هست. این دید عجب پررویی است، اگر عقب بنشینم، ول‌ کن نیست، گفت: اشتهای ما هم آمد واپس. بعضی‌ها اشتهایشان واپس می‌آید، بعضی‌ها هم می‌خورند تا هست. بعضی‌ها نمی‌خورند تا سیر بشوند، می‌خورند تا تمام بشود، می‌گویند: تا هست باید بخوریم تا تمام بشود. این گرفتار است.

زیاد نخور، عزیز دلم! اثر می‌گذارد، باب معرفتی را می‌بندد. این‌ها رمز است که پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند. می‌خواهی باب معرفتی تو بالا برود، کلام بیهوده نگو. می‌خواهی باب معرفتی تو بالا برود، پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند: «وَ بَطْنَهُ مِنَ الطَّعَامِ» نمی‌فرمایند: «وَ بَطْنَهُ مِنَ الحَرام» یعنی این‌طور نباشد که وقتی از سر سفره بلند می‌شوی، ببینند شکمت باد کرده، بفهمند خوردی! «وَ بَطْنَهُ مِنَ الطَّعَامِ» نه «مِنَ الحَرام» ، نکته این‌جاست. باب معرفتی بالا می‌رود، عظمت ذوالجلال والاکرام را می‌فهمد و آن‌وقت است که عبد می‌شود.

تو برای این‌جا نیستی

یکی از عوامل غفلت این است که باورمان شده است برای این‌جاییم. باید بدانیمبرای این‌جا نیستیم.

می‌دانید چرا ما مدام فریب می‌خوریم؟ چون ما در دل دنیاییم و ظواهر دنیا، اطعمه و اشربه و زیبایی‌ها را می‌بینیم.

اولیاء خدا می‌گویند: باید انسان طوری در باب معرفتی بالا برود که مثل کسی بشود که دارد دنیا را از بالا می‌بیند؛ یعنی در دنیاست امّا کانّ در دنیا نیست، برای این دنیا نیست. الآن در دنیا دارد زندگی می‌کند، می‌رود، می‌آید، همسر اختیار می‌کند، فرزند دار می‌شود، شغل انتخاب می‌کند و ...، امّا تصوّر کند اصلاً برای این دنیا نیست. هر لحظه در این تفکّر و تصوّر باشد که من برای این دنیا نیستم. از آن بالا دارم می‌بینم. این جسم من در این دنیاست، امّا من که برای این‌جا نیستم. دائم این را به خودش تذکار بدهد. اولیاء خدا فرمودند: یک مصداق این آیه «وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرى‏ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنین»[1] همین‌جا است که انسان دائم به خودش تذکار بدهد که تو برای این‌جا نیستی.

مثل شما دانشجویان عزیز که بعضاً از استان‌های مختلف هستید. می‌دانید برای این‌جا نیستید، یک دوره‌ای آمدید، درس بخوانید. در خوابگاه هم که هستید، می‌دانید یک سال، دو سال، چهار سال دیگر، بالاخره من از اینجا می‌روم.

اگر واقعاً انسان بداند که برای این دنیا نیست، اگر این تمرین بشود، چه می‌شود؟! غوغا می‌شود، محشر می‌شود. آن‌وقت معلوم است دیگر هیچ موقع خطا نمی‌کند. گناه که هیچ، خطا نمی‌کند. تالی تلو معصوم می‌شود؛ چون می‌فهمد برای این‌جا نیست. اگر جدّی انسان باورش بشود که من برای این‌جا نیستم، برنده است. دارم کار می‌کنم، دائم به خودم بگویم، من موقّتم باید از این‌جا بروم.

یک مثال می‌زنم، شاید برای بعضی خوشایند نباشد، امّا اولیاء خدا این مثال را می‌زدند، می‌گفتند: کسانی که برای کار از استان‌های دیگر به تهران می‌آیند، هر روز صبح سر چهارراه می‌ایستند که یک ماشینی بیاید مثلاً کارگر و بنا و ... بخواهد. آن‌ها می‌دانند برای این‌جا نیستند و می‌خواهند برگردند. آن کسی که فکر کند برای این‌جاست، اشتباه کرده، هم روستایشان را نابود می‌کند و دیگر از بین می‌رود، هم این‌جا می‌آید، با گرانی تهران نمی‌تواند زندگی کند، بدبخت می‌شود. امّا الآن این‌جا می‌آید، کار می‌کند که پول ببرد، می‌داند برای این‌جا نیست.

اگر ما جدّی بدانیم برای دنیا نیستیم، چقدر قشنگ می‌شود. خدا شاهد است آن‌وقت غفلت نمی‌کنیم. یکی از عوامل غفلت این است که باورمان شده است برای این‌جاییم. باید بدانیم برای این‌جا نیستیم. اگر این‌طور شد، آن‌وقت برنده می‌شویم.

 

 بهترین موقع برای خواب

 اصل خواب از دیدگاه بوعلی(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، ده شب تا دو است

عزیز دلم! این نکته را به ذهنت بسپار و به آن عمل کن: بهترین موقع خواب، اصل خواب از دیدگاه بوعلی(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، ده شب تا دو است، مابقی آن زاید است؛ یعنی فایده ندارد. آیا چهار ساعت خواب کافی است؟ بله، همین چهار ساعت خیلی عالی است. تازه بعضی که کمتر، سه ساعت و دو ساعت می‌خوابند.

لذا ساعت ده تا دو شب، بهترین موقع استراحت است؛ چون بدن به خواب احتیاج دارد و اشتباه نشود، هیچ چیزی هم مثل خواب شب نمی‌شود. پروردگار عالم روز و شب را هر کدام برای یک کاری قرار داد. ولی زیاده‌خوابی انسان را بیچاره می‌کند، باز می‌خواهد بخوابد، تنبل می‌شود و بدبخت می‌شود.

چه می‌شود که انسان به آن مقام معرفتی می‌رسد که حتّی بعضی اوقات یکی دو ساعت بیشتر نمی‌خوابد؟ چون بالا رفته و عظمت خدا را دیده است.


 علّت گناه

علّت العلل ذنب، نشناختن انسانیّت خود انسان است. اگر انسان قدر و منزلت خود را میفهمید، اصلاً گناه نمی کرد.

 آیت الله العظمی مرعشی نجفی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) تعریف میفرمودند: محضر آیت الله میرزا جواد آقای ملکی تبریزی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) بودیم، شخصی آمد، گفت: آقا! اصلاً چرا ما گناه میکنیم؟ دلمان می خواهد گناه نکنیم، امّا چرا گناه میکنیم؟

ایشان فرمودند: برای اینکه خودتان را نمی­شناسید. اگر خودتان را می شناختید، دیگر گناه نمی کردید.

پس علّت العلل ذنب، نشناختن انسانیّت خود انسان است. اگر انسان قدر و منزلت خود را می­فهمید، اصلاً گناه نمی­کرد. چون خودمان را نمی­شناسیم، اعضا و جوارح را در اختیار شیطان و ابلیس و نفس دون؛ نفس اماره می­سپاریم.

حرف بسیار عجیبی است. اگر در فرمایش ایشان تأمّل کنیم، جدّاً غوغاست. چون خودمان را نمی شناسیم گناه میکنیم. اگر خودمان را می­شناختیم، هرچه این معرفت به خود بیشتر میشد، نه تنها گناه نمیکردیم بلکه مثل اولیاء خدا از اسم گناه هم متنفّر میشدیم، از اسمش هم بدمان می آمد.

 

نصب به خدا با تلویزیون؟!

همین که فارغ شدی بلافاصله خود را به خدا نصب کن.

نمی‌گوییم نباید استراحت باشد. اشتباه نشود، کسی بگوید: پس دیگر تلویزیون نبینیم، همه چیز تحریم. امّا چه چیزی ببینیم که ضمن این‌که استراحت می‌کنیم، یک چیزی هم بیاموزیم.

یک بار یکی از اولیاء خدا گفت: اگر بعضی از این برنامه‌هایی که تلویزیون می‌گذارد، باشد، خوب است، باید تشویق کنیم مردم ببینند. چند نفری در محضر ایشان بودیم، همه تعجّب کردیم، گفتیم: آقا! چه برنامه‌ای؟ فرمودند: این برنامه مثل‌آباد[1]، عبرت‌آموز است، وقتی شخص به اصطلاح استراحت می‌کند، چیزی هم یاد می‌گیرد.

بعد ایشان فرمودند: تمثیل این قضیه این است: «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَب‏»[2]. همین که فارغ شدی بلافاصله خود را به خدا نصب کن. ما تصوّر می‌کردیم منظور از این آیه این است که اگر از چیزی فارغ شدی، نماز بخوان، یا مثلاً دعا بخوان. فرمودند: تمثیل این است که در موقع فراغتت هم باید یک چیزی باشد که تو را نصب به خدا، نصب به معرفت‌شناسی و منتسب به مقام انسانیّت کند.

این ‌که امام راحل عظیم‌الشّأن(اعلی اللّه مقامه الشّریف) بیان فرمودند: ما با سینما مخالف نیستیم با فحشا مخالفیم، یا فرمودند: صدا و سیما یک دانشگاه است، منظور این است که یک چیزی یاد بدهد. حالا من بنشینم چیزهای بیهوده نگاه کنم. گاهی انسان وقتی با خودش خلوت می‌کند، خودش خجالت می‌کشد که مثلاً چرا من این‌ها را نگاه کردم. این سریال‌هایی که هیچ درونش نیست. گاهی متأسفانه یک پند که به انسان نمی‌آموزد، هیچ، برعکس، به زن یاد می‌دهد که بی‌حیا شود، به زن و شوهر، پرخاشگری و حرمت‌شکنی را یاد می‌دهد. ما هم به تعبیر همین اهل سینما، تو حس می‌رویم، باورمان می‌شود که باید زندگی ما این‌طور باشد.

کما اینکه مع الاسف و هزاران بار باید بگوییم مع الاسف، کسانی که ماهواره می‌بینند، فکر می‌کنند الآن در اروپا و آمریکا هستند - که البته بنده اروپا رفتم، خود آن‌ها هم این‌طور نیستند که در فیلم‌هایشان نشان می‌دهند، با این بزکها و ...، خیلی ساده‌اند - بعد طوری جلوه می‌دهند که وقتی فرد بیرون می‌آید، فکر می‌کند واقعاً این‌جا هم آن‌جاست. پس روی فکر و روش و منش انسان اثر می‌گذارد، عزیز دلم!

 [1]. این برنامه برای زمان خیلی قدیم است. در این برنامه، مثل‌ها را تبدیل به فیلم ‌کرده بودند.

[2]. الشرح/ 7

نظرات (۱)

۱۵ تیر ۹۳ ، ۰۵:۳۵ مریم خادمی
خیلی زیبا بود. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">