این روزها دل آدم هوایی مشهد و قم است؛
انگار که روحم بین این دو شهر گم
است؛
گاهی روم به سوی شاه سرزمین؛
گاهی رو به سوی خواهرش کنم؛
کاشکی نگیرد
خدا زِ من؛
بی تابی رفتن به سوی این دو سرزمین؛
لطف خداست که هم امام ضامن
داریم؛
هم که فاطمه ای در کشور خود، ما داریم.
توفیق نشد زائر قبر زهرا
باشیم؛
حمدُ لِهَخ زائر کوی زهرای قمیمم.
آیا شفاعت مورد پذیرش است؟!
شفاعت یعنی:توسل پیدا کردن شخصی به شخصی دیگر؛ از آن جهت که نیروی خودش به تنهائی برای رسیدنش به هدف کافی نیست. لذا نیروی خود را با نیروی شفیع گره می زند، و در نتیجه آنرا دو چندان نموده، به آنچه میخواهد نائل می شود، بطوریکه اگر اینکار را نمی کرد، و تنها نیروی خودرا بکار می برد، بمقصود خود نمی رسید، چون نیروی خودش به تنهائی ناقص و ضعیف و کوتاه بود.
شکـى نیست که داشتـن حق شفـاعت و رسیـدن به ایـن مقـام عظیــم, شایستگـى لازم را مى طلبد چرا که خداوند شفاعت کسانى را مـى پذیرد کهدارای اجازه از سوی خداوند متعال باشنـد ((مـن ذاالذى یشفع عنـده الا باذنه)).(بقره, آیه 256) یعنـى: ((کیست که نزد او–خدا- شفاعت کند؛ جز به فـرمان او)) و ایـن اذن به کسانـى داده مـى شـود که به مرتبه عالى از قرب الهى و بندگـى خالصانه پروردگار رسیده باشند که در راس آنها انبیاء و ائمه معصـومیـن علیهم السلام هستنـد و بعد از آنها ایـن بندگان خالص حق و اولیاء مقـرب درگاه خـداینـد که هر کدام در حد مقام و درجه معنوى خـویـش شفاعت دارند ((از علماء و شهداء و فـرزنـدان شـایسته امـامـان معصوم علیهم السلام.))