ایستگاه تفکر ...

غریبه چون که ما عاشقش نشدیم
غریبه بنده ی لایقش نشدیم
غریبه رهرو صادقش نشدیم
امون ز غفلت امون ز تهمت
از دست ما تو غیبته حضرت حجت
گناه شد عادت غیبت عبادت
جالب اینه گذاشتیم سر خدا هم منت
هر جا ریا شد اسم خدا شد
همه دکان وا کرده ایم حتی تو هیئت
چیو ببینه دل سیاهو
یا رو زبون اللهم الرزقتا شهادت
از امر ب معروف ترسیدیم
حاجی و دور شیطان گردیدم
همسایه یتیم و سیر خوابیدیم
ما ب زمین خورده خندیدیم
خدا نفهمیدیم....
خدایی خدا غریبه...
غریبه چون که راحت گناه کردیم
غریبه به نا محرم نگاه کردیم
غریبه نامه فقط سیاه کردیم
فروختیم ایمان خریده ایم نان
خاک میخوره به روی طاقچه هامون قرآن
سحر نه حالی نه خمس مالی
اسممونم گذاشتیم عبد شاه مردان
شیعه یه حرفی آدم برفی
هنوز نمک نخورده میشکنیم نمکدان
یه پا تو محراب یه پا لپ آب
بگو خدا غرق امیدم کن
بی خریدارم خریدم کن
پیش حسین رو سفیدم کن
نذر اباالفضل شهیدم کن
خدا شهیدم کن...
غریبه که دوسش داریم واسه حاجت
غریبه میپرستیمش برا جنت
غریبه که به تنهایی کرده عادت
تو راه پاکی زدیم به خاکی
چه عاشقی چه مجنونی چه سینه چاکی
جای حرم کیش جای پرچم دیش
چه ساده بر مقدسات میشه هتاکی
این وضع ناموس کو کف افسوس
نکشیدیم خجالت از چادر خاکی
دیگه شیطان شد ایاک نعبد
ببین خدا رو ول کردیم میگردیم با کی
بگو خدا رحمی به حالم کن
لکه ی ننگم زلالم کن
عشق خودت رو مدالم کن
بکش و در علقمه چالم کن
خدا حلالم کن....