موضوع: سهَر (1)
در میان نمازهای نافله، در مورد نافله شب بیشتر سفارش شده است. اگر هیچ نافله ای نمیخوانید لااقل نافله شب را ترک نکنید. سحر بلند شوید، مانند خروسها که برای ذکر خدا بیدار میشوند. اگر حوصله ندارید یازده رکعت بخوانید، لااقل یک رکعت آخر را بخوانید، اگر باز هم حوصله ندارید، بلند شوید و یک «یا رب» بگویید و بخوابید. سحرها بلند شوید و استغفار کنید و قرآن بخوانید.
جوانی در مسجد گوهرشاد از من پرسید: اگر لباسْ چربی بگیرد با صابون یا مواد پاک کننده آنرا پاک میکنیم، اگر قلب ما زنگار گرفت چگونه آن را جلا بدهیم؟ گفتم سحرها قرآن بخوان و استغفار کن. حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) میفرمایند: قلبها زنگ میزند، همانطور که آهن زنگ میزند، و همانا جلای آنها قرائت قرآن است.(2)
اگر دیگران شما را برای نماز صبح بیدار کنند به درد طلبگی نمیخورید. به شما جسمانی هم نمیشود گفت، چه رسد به روحانی. وقتی ما طلبه بودیم هرشب چندبار برای نماز شب از خواب میپریدیم. یک بار ساعت را که به پهلو بر روی زمین قرار داشت، اشتباهی دیدم و بلند شدم، و با عجله نماز شب خواندم و کارهایم را کردم و به مسجد رفتم ولی دیدم در بسته است. از شخصی پرسیدم درب مسجد چرا بسته است؟ گفت: آقا! یک ساعت و نیم به اذان صبح مانده است. آنقدر در خیابان قدم زدم تا درب مسجد را باز کردند.
از خدا بخواهید لذت عبادت و نماز شب را به شما بچشاند، آن وقت دیگر لازم نیست که ساعت کوک کنید. ما که ساعت کوک میکنیم مریض هستیم، روحمان مریض است، مگر خروس ساعت کوک میکند؟!
کم ز خروسی مباش، مُشت پَری بیش نیست از سر شب تا سحر ذکر خدا میکند
گویند فقط یک شب، خروسها ساکت بودند و آن هم شبی بود که فرعون به لشگریانش دستور داد وقتی خروسها شروع به خواندن کردند به تعقیب حضرت موسی (علی نبیناوآله وعلیه السلام) بپردازند. به امر الهی، آنشب خروسها نخواندند تا اینکه صبح شد و حضرت موسی و قومش از فرعونیان فاصله زیادی گرفتند. البته با وجود این که خروسْ سحرها آواز میخواند و تسبیح خدا میگوید، شاعری از خروس گله دارد و در یک بیت شعر برای فهماندن عشق واقعی، خطاب به خروس میگوید:
ای مرغ سحر، عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد
هر کس را میبینی که تألیفی دارد و خدمتی میکند و به جایی رسیده است؛ از شبزنده داریها و رازونیازها و عبادات شبانه رسیده است. هنگام شب است که دوستان و عاشقان خدا با او درد دل میکنند:
برخیز که عاشقان به شب راز کنند گردِ در و بامِ دوست پرواز کنند
هر جا که بُوَد، دری، به شب دربندند الا درِ دوست را که شب باز کنند
در گذشته، هر طلبه ای که اولِ اذان صبح بیدار میشد با او مباحثه نمیکردند، میگفتند طلبه بی بندوباری است، ولی الآن چه؟ قدیم نمازشبخوانها خوب بودند، الآن نمازصبح خوانها، انسانهای مؤمن و خوبی به حساب می آیند. بعد از ما هم شاید عده ای می آیند و میگویند: قدیم طلبه هایی بودند که نمازشان را تیغ آفتاب میخواندند و نمازشان قضا نمیشد، آنها از اولیا خدا بودند.
شخصی بود که همیشه میگفت سحرخیز باش تا کامروا باشی. روزی شاه افرادی را مأمور کرد که وقتی او زود از خانه بیرون میآید بر سر او ریخته و همه چیزش را ببرند و این کار را هم کردند. شاه او را خواست و گفت چه شد؟ تو که میگفتی سحر خیز باش تا کامروا باشی ولی امروز دیر آمدی؟ او گفت: آن دزدها از من سحرخیزتر بودند لذا آنها کامروا شدند.
سحر را از دست ندهید! یک ساعت مطالعه سحر، مطابق با چند ساعت مطالعه روز است. یکبار قسمتی از «مُطوَّل» را هرچه خواندم نفهمیدم. سحر، همین که بیدار شدم، زیر کرسی، هنوز وضو نگرفته، خواب آلود، کتاب را باز کردم و مطلب را فهمیدم، یکبار هم دو طلبه را دیدم که قبل از اذان صبح، کنار حوض مدرسه فیضیه مشغول مباحثه بودند.
استادی از شاگردش پرسید صبحها چه ساعتی شروع به مطالعه میکنی؟ شاگرد گفت یک ساعت مانده به اذان صبح، استاد گفت خیلی کم است باید زودتر بیدار شوی.
یکروز، قبل از اذان صبح، دیدم آیت الله العظمی بروجردی (ره) در حیاط مدرسه فیضیه قدم میزنند. فردای آن روز شیخ محمود اردکانی آمد و گفت دیشب آقای بروجردی (ره) به اینجا آمده بودند و شکایت داشتند که چرا برق چند حجره خاموش بوده و طلبه ها برای نماز شب بیدار نشده اند. امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: نماز شب را رها مکن؛ همانا زیان دیده کسی است که از نماز شب محروم شود.(3)
شبِ مردان خدا روز جهان افروزست روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست
خـفـتگان را خبر از زمزمه مرغ سحـر حـیـوان را خبـر از عالـم انسـانـی نـیـسـت
حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) فرموده اند: ما زالَ جِبرَئیلُ یُوصینی بِقیامِ اللّیلِ حَتّی ظَنَنتُ أنَّ خِیارَ أُمَّتی لَن یَنامُوا(4)جبرئیل پیوسته مرا سفارش به نماز شب میکرد تا اینکه گمان کردم خوبان و برگزیدگان امت من هرگز نمیخوابند.
گویند عاشق و معشوقی با هم قرار گذاشتند، معشوق سر قرار آمد ولی دید عاشق خواب است، چند گردو در جیب او ریخت و رفت. عاشق بعدها معشوق را دید و پرسید چرا سر قرار نیامدی؟ معشوق گفت: تو که میخوابی به درد عاشقی نمیخوری، تو باید بروی گردو بازی کنی.
خواب بر عاشقان حرام بود خواب آن کس کند که خام بود
عـجبـاً لِلـمُحِـبِّ کَـیـفَ یَنـام کُـلُّ نَـومٍ عَلَـی المُحِـبِّ حَـرام
خداوند متعال به موسی (علیه السلام) میفرماید: ای پسر عمران دروغ میگوید کسی که گمان میکند مرا دوست دارد ولی هنگام شب، تا صبح میخوابد.(5) سپس فرمود: آیا دوست خواستار خلوت کردن با دوست خود نیست؟ ای پسر عمران، من از دوستان خود با خبرم. چون شب بر آنان وارد شود، دیده دلهایشان به سوی من نگران است، و عقاب و کیفر من پیش چشمشان نمودار است و با من از راه مشاهده و حضور سخن میگویند. ای پسر عمران، از دل خود خشوع، از بدن خود فروتنی، و از چشم خود اشک، در تاریکی های شب، برای من بفرست، که در این حالات مرا به خود نزدیک خواهی یافت.
گویند شبی که امام خمینی (ره) از تبعید، بعد از چند سال دوری از وطن، با هواپیما به تهران بر میگشتند در طبقه دوم هواپیما نماز شب خواندند و مثل همیشه در نماز گریه کردند و سپس نماز صبح را هم خواندند، آنگاه سر را روی صندلی هواپیما گذاشتند و خوابیدند. امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: لَیس مِن شیعَتِنا مَن لَم یُصَلِّ صَلاةَ اللَّیل؛(6) کسی که نماز شب نمیخواند از شیعیان ما نیست.
آقای اشراقی (ره) که بعد از نمازِ آیت الله العظمی بروجردی منبر میرفتند، روزی فرمودند: پدرم، مرحوم ارباب، شبی در ماه مبارک رمضان در نجف اشرف به حرم حضرت امیر (علیه السلام) میروند و میبینند اشخاصی نماز شب را خوانده، در قنوت نماز وتر مشغول دعای ابوحمزه ثمالی (ره) (از حفظ) هستند، وقتی آنها را شمرده بودند هفتاد نفر بوده اند.
استاد ما حاج شیخ علی اکبر برهان(ره) فرمودند یکی از اولیا خدا که هر شب دعای کمیل میخواند، گفته بود این حسرت بر دلم ماند که یک شب دعای کمیل را تا آخر بخوانم (آنچنان حالی داشته که نمیتوانسته دعا را ادامه دهد)؛ حال دوستان خدا چنین است. اگر شما هم میخواهید با خدا دوست شوید، نماز شب بخوانید. حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) فرموده اند: خداوند متعال حضرت ابراهیم (علیه السلام) را به دوستی نگرفت مگر به خاطر اطعام و نماز خواندن او در شب، در حالی که مردم خواب بودند.(7) اگر خواب بودی و خروسی صدا کرد و بیدار شدی به خروس فحش مده، میدانی چه میگوید؟ میگوید: «أذکُرُواللّه یا غافِلُون»؛ ای غافلها بلند شوید و به یاد خدا باشید.
دانی که چه گویدت خروس سحری یعنی که شبی گذشت و تو بیخبری
حاج شیخ عباس قمی (ره) در حاشیه کتاب مفاتیح الجنان، روایتی از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده اند که حضرت فرمودند: نیست بنده ای مگر اینکه بیدار میشود در هر شب یک یا دو یا چند مرتبه پس اگر برخاست که برخاست، وگرنه شیطان، پاهای خود را میگشاید، پس بول میکند در گوش او. آیا کسی را که برای نماز شب، برنخاسته است نمیبیند که صبح که بر میخیزد گران و سنگین و کسل است؟
پس اگر نماز شب قضا شود شیطان در صورت او بول میکند، حالا دیگر نمیگویم اگر نماز صبحش قضا شود شیطان چه میکند.
مگر چه قدر میخواهی بخوابی؟ استاد ما حضرت آیت الله حاج شیخ علی اکبر برهان (ره) میفرمودند: آنقدر در قبر بخوابیم که استخوانهایمان بپوسد[یعنی فرصت برای خوابیدن زیاد است]. یک شب هم بلند شو ببین چه خبر است.
حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) میفرمایند: وقتی بنده ای از خواب شیرینش و از رختخوابش برخیزد در حالی که خواب آلود است، برای اینکه به سبب نماز شبش میخواهد که خداوند را راضی کند، خداوند متعال به سبب آن بنده بر ملائکه مباهات میکند و میگوید: این بنده مرا میبینید که از جایش بلند شده و خواب شیرینش را ترک کرده تا کاری را انجام دهد که بر او واجب نکرده ام؟ شاهد باشید که من او را آمرزیدم.(8)
بعضی بودند مثل اویس قرنی (ره) که شبها نمیخوابیدند، اویس یک شب میگفت هذه لَیلَةُ القِیام؛ امشب شب ایستادن است، و تا صبح روی پا می ایستاد. یک شب میگفت هذه لَیلَةُ الرُّکُوعِ؛ امشب شب رکوع است، و تا صبح در رکوع بود. یک شب میگفت هذه لَیلَةُ السُّجُودِ و تا صبح در سجده بود.
از فرزندان شیخ عباس قمی (ره) نقل شده که میگفتند ما شبها از صدای گریه پدرمان از خواب میپریدیم. آیت الله شیخ علی اکبر نهاوندی (ره) با اینکه سنشان زیاد بود، با آن حال، دو ساعت مانده به اذان صبح در حرم امام رضا(علیه السلام) مشغول نماز شب و مناجات بودند. بعضی بزرگان چهار رکعت از نافله شب را به صورت نماز حضرت جعفر طیار (ره) میخواندند و بعضی از اولیأ خدا یکسال شبها را به عبادت مشغول بودند تا اینکه شب قدر را درک کنند. هر شب، شب قدر است اگر قدر بدانی.
از خدا بخواهید به شما لذت مناجات بدهد. شبی نماز شب شهید ثانی قضا شد، ایشان از خواب بیدار شدند و گریه کردند و ناراحت شدند و گفتند: خدایا مگر من چه کرده بودم که از این توفیق باز ماندم؟ اما اینکه چرا برای نماز شب خواب میمانیم؛ یکی از علل آن گناه است. امام باقر (علیه السلام) فرمودند: شخصی نزد حضرت علی (علیه السلام) آمد و عرض کرد که من از نماز شب محروم شده ام، حضرت به او فرمودند: گناهانت تو را اسیر کرده است.(9(
استاد ما حاج شیخ علی اکبر برهان (ره) فرمودند: یک کارگر، صبح تا ظهر کار میکند، ظهر چند دقیقه سرش را میگذارد زمین، خستگی او رفع میشود، دوباره تا شب کار میکند. ما ساعتها میخوابیم ولی باز حوصله و توانِ برخاستن نداریم، علتش این است که گناه، ما را خسته کرده است و نمیتوانیم برای نماز شب بلند شویم
امام صادق(علیه السلام) فرموده اند: آدمی گاهی یک دروغ میگوید، پس به سبب آن از نماز شب محروم میشود، وقتی از نماز شب محروم شد از روزی هم محروم میشود.(10) گاهی هم خداوند متعال برای اینکه انسان تکبر نکند و مغرور نگردد، نمیگذارد بیدار شود ولی این مسأله، از یکی دو شب بیشتر نیست.(11)
استاد ما حاج شیخ علی اکبر برهان (ره) فرمودند: شبی به مهمانی رفتم، شام خوردیم، بعد تشک انداختند که بخوابیم. رفتم در رختخواب، دیدم به حدی تشک نرم است که در تشک گم میشوم بلند شدم گفتم بابا! من میخواهم سحر بلند شوم، این تشک را جمع کنید. بله اگر غذای چرب بخورید، یا جای گرمی بخوابید، این هم نمیگذارد بلند شوید، خواب زیاد هم خواب میآورد. شب، غذا کم و سبک بخورید تا سحر حال داشته باشید. نافله صبح را هم سعی کنید که ترک نکنید و اگر میتوانید همه نوافل را بخوانید.
اهل سنت مقید به نافله هستند، مبادا ما از آنها عقب باشیم. آیت الله العظمی سیداحمد خوانساری (ره) تا آخر عمر نوافل را ایستاده به جای می آوردند. پیرمردی در حرم امام رضا(علیه السلام) بود که حدود 100 سال عمر داشت ولی نسبت به نوافلش مقید بود و ایستاده هم میخواند. در ارشادالقلوب آمده است که حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: خداوند متعال میفرماید پیوسته بنده من به سبب نوافل به من نزدیک میشود در حالیکه خالص برای من است تا اینکه او را دوست میدارم، پس هنگامی که او را دوست داشتم گوش او میشوم که با آن میشنود و چشم او میشوم که با آن میبیند و دست او میشوم که با آن انتقام میگیرد و اگر از من حاجتی بخواهد به او میدهم و اگر از چیزی به من پناه آورد، او را پناه میدهم.
1ـ سَهَر: بیداری در شب، سحر: سپیده دم، نزدیک صبح.
2ـ ارشاد القلوب، ص 78 و بحارالانوار، ج 93، ص 284.
3ـ بحارالانوار، ج 83، ص 127 و ج 87، ص 146.
4ـ بحار، ج 76، ص 333 و ج 87، ص 139.
5ـ امالی شیخ صدوق، ص 292 و بحارالانوار، ج 13، ص 329.
6ـ بحارالانوار، ج 87، ص 162.
7ـ بحار الانوار، ج 74، ص 383 و ج 87، ص 144.
8ـ بحارالانوار، ج 87، ص 156.
9ـ بحارالانوار، ج 83، ص 127 و ج 87، ص 146.
10ـ بحارالانوار، ج 87، ص 146.
11ـ فَاضرِبْه بِالنُّعاسِ اللیلة و اللَّیلَتَیْن؛ اصول کافی، ج 3، ص 100.
12.پایگاه حوزه دانشجویی
خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی