موسسه ی فرهنگی قرآنی عرفان القرآن

(شمیم لقاء)
موسسه ی فرهنگی قرآنی عرفان القرآن
بسمه تعالی
وب سایت حاضر با هدف معرفی موسسه ی فرهنگی قرآنی عرفان القرآن (شمیم لقاء) به علاقه مندان علوم دینی و قرآنی و ترویج و ارائه ی گوشه ای از تفکر اسلامی و شیعی راه اندازی شده است
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره ی این موسسه به درباره ما مراجعه نمایید.

به امید ظهور تجلی قرآن بشریت صاحب العصر و الزمان(عج) و استشمام شمیم لقائش



از احوالات پسر فاطمه بی خبر نباشید!

بر او سلام بفرستید!

با او صحبت کنید میشنود!

او هم دل دارد....!

سلام بر تو ای پسر فاطمه!

سلام بر تو ای همنشین زمان های دلسوز

سلام بر تو که تنهایی!

سلام بر تو ای حضرت عشق!

آقاجون برگرد بخدا دل ها تنگ است.....
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

۴۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است



شیعه و دوست امیرالمؤمنین را با معصیت چه کار؟
آنها به دنیا آلوده شدند و کارهایشان مخلوط شد، لباس و غذای آنها مخلوط شد. از این جهت عمل بد مال بدها و اشقیاست و عملهای خوب مال محمّد و آل محمّد است.

خدا خودش و اولیای خودش و اولیای اولیایش را دوست دارد. شما محمّد و آل محمّد را دوست دارید، خدا هم شما را دوست دارد. کسی را که خدا خودش را می‌خواهد، اعمالش خیلی به او فشار ندهد. اگر از او چیزی سر زد، استغفار می‌کند؛ چون «این لباس مال او نبوده».

«معصیت برای اهل ایمان لباس عاریت است»
. این لباس مال آنها نیست. این به واسطه‌ی خواهش‌های دنیا بوده است. هرکجا می‌خواستم بروم می‌گفتند: آبرویت می‌رود. من هم رفتم از همسایه یک لباس عاریه گرفتم و تنم کردم. به خاطر دنیا عاریه گرفتم. بعد هم لباس را به صاحبش برگرداندم. آیا این را خدا می‌نویسد؟...

معصیت برای دوستان اهل بیت و پیروان راه خدا «عاریه» است. مگر ندیده‌ای که وقتی پای کسی را لگد کردی فوراً عذر خواهی می‌کنی. بعد هم خودت را مذمّت می‌کنی که چرا درست راه نمی‌روی.

«عزیزان من! هیچ‌کدام از شما دوست ندارید معصیت کنید». من ندیدم از اهل ایمان کسی معصیت کند و از انجام آن خشنود باشد و آن را دوست داشته باشد. اگر هم معصیتی انجام داده است به خاطر شهوات دنیا بوده است. می‌گوید: آبرویم می‌رود و از روی بی میلی آن را انجام می‌دهد.

عاریه خیلی سخت است، لذا خدا عفو می‌کند. بنابراین لباس عاریه را باید به صاحبش برگرداند. عمل خوب اشقیا هم عاریه است؛ آن را می‌گیرد و به ما می‌دهند.

البته خدا خودتان را بخواهد خیلی عمل لازم نداریم. دو رکعت نماز خودت با ولایت از هفتاد سال عبادت بهتر است. آنچه می‌گویم بشارت است و گرنه امیدوارم در زندگی نمازت ترک نشده باشد. نماز معراج مؤمن است.


حاج محمد اسماعیل دولابی

حضرت رضا علیه السلام فرمودند:
هنگامی که روز قیامت فرا رسید و همه ی مردم در صحرای محشر محشور شدند. منادی از جانب پروردگار ندا می کند و می گوید: أَین الصَّابِرون؟ صابران کجایند؟
در این موقع عده ای از میان جمع خلایق سر می کشند و خود را معرفی می کنند. وقتی صابرین مشخص شدند به آنها گفته می شود همگی بدون حساب وارد بهشت شوید. وقتی که صابرین در بهشت با ملائکه رو به رو می شوند فرشتگان از آنان سؤال می کنند: کار شما در دنیا چه بود که به این مقام و منزلت رسیدید؟ صابرین در جواب می گویند: عمل ما در دنیا این بود که: 1) در رابطه با اطاعت و عبادت الهی صبر و شکیبایی نموده؛ 2) در مقابل معاصی و گناهان خویشتنداری می کردیم. بعد از این پاسخ فرشتگان می گویند: آری این اَجر و نعمت عظیم، حقّ کسانی است که در دنیا این گونه به خوبی و درستی عمل کردند.

فقه الرضا علیه السلام/ باب 10


گاهی یک عصبانیت، بیست سال انسان را به عقب می اندازد.

عناوین دنیوی، اگر وفا و دوام داشته باشند تا لب گورند و نوعاً هم، بی وفا هستند، بعد از آن مائیم و ابد ما.

علامه طباطبایى صاحب المیزان




از حضرت آیت الله مرعشی نجفی (ره) نقل است که چون مرحوم آقای حائری از دنیا رفتند؛ شب اول قبرش نماز لیلةالدّفن خواندم و یک سوره ی یاسین هم قرائت نمودم. بعد از چند روز به خوابم آمد. پرسیدم: آقای حائری اوضاع چطور است؟ گفت: وقتی از بدنم را وارد قبر کردند، روح من مثل اینکه لباس را از تن درآوری از بدنم جدا شد. به طوری که بدنم را می دیدم. در حالت بهت و حیرت نشسته بودم. ناگهان متوجه شدم از طرف پایین پایم صدایی بلند شد، نگاه کردم دیدم دو نفر که همه ی وجودشان آتش است به سمت من می آیند. چشم هایشان تشخیص داده نمی شد. ولی فهمیدم که دو نفر هستند. ترسی وجودم را فرا گرفت. در همان جا در حالت بی کسی و غربت به خدا توجه کردم. در این هنگام متوجّه صدایی از بالای سرم شدم. دیدم نوری به طرف من می آید، هر چه این نور بیشتر به به طرفم می آمد آن دو نفر آتشین به عقب می رفتند. این کار ادامه داشت تا حدّی که از آن دونفر اثری نماند. بالای سرم آقایی نوارنی را دیدم که تبسّمی به لب داشت، گفتند: آقای حائری ترسیدی؟ گفتم: آقا بله، چه ترسی؟ شما چه کسی هستید؟ آقا فرمودند: من علی بن موسی الرضا هستم، آقای حائری شما 38 مرتبه به زیارت من آمدید، 38 مرتبه به بازدیدت میآیم. این اولینش است. 37 مرتبه دیگر نیز می آیم.

کتاب شمس ولایت/ صفحه 144

بسم رب العشق

عاشقی میگفت:عاشقان بهانه جویان وصلند.

والسلام





حضرت علی می فرماید :

دلها را روی آوردن و روی گرداندنی است ( گاهی حال و میل به عبادت دارند نور صفایی در آنهاست و گاهی بی میل اند) شما به هنگام اقبال و روی آوردنشان آنها را به نوافل وادارید ودر هنگام ادبار وکدورت به همان انجام واجبات اکتفاء...نمایید !

عبادت باید با حال نشاط انجام شود دعا را نباید به زور خواند یک استادی داشتیم که می فرمود : من گاهی حالی پیدا میکنم که فقط می خواهم دیوان حافظ را مطالعه کنم !

چه اشکالی دارد ؟! ممکن است یک سهمیه و جرقه ای هم در آنجا باشد بنای خداوند براین است که ازهرطرف به ما مرحمت کند منتها ما بعضی از سهمیه هارا نمی گیریم !

این روزها دل آدم هوایی مشهد و قم است؛

انگار که روحم بین این دو شهر گم است؛

گاهی روم به سوی شاه سرزمین؛

گاهی رو به سوی خواهرش کنم؛

کاشکی نگیرد خدا زِ من؛

بی تابی رفتن به سوی این دو سرزمین؛

لطف خداست که هم امام ضامن داریم؛

هم که فاطمه ای در کشور خود، ما داریم.

توفیق نشد زائر قبر زهرا باشیم؛

حمدُ لِهَخ زائر کوی زهرای قمیمم.

آیا شفاعت مورد پذیرش است؟!

شفاعت یعنی:توسل پیدا کردن شخصی به شخصی دیگر؛ از آن جهت که نیروی خودش به تنهائی برای رسیدنش به هدف کافی نیست. لذا نیروی خود را با نیروی شفیع گره می زند، و در نتیجه آنرا دو چندان نموده، به آنچه میخواهد نائل می شود، بطوریکه اگر اینکار را نمی کرد، و تنها نیروی خودرا بکار می برد، بمقصود خود نمی رسید، چون نیروی خودش به تنهائی ناقص و ضعیف و کوتاه بود.

شکـى نیست که داشتـن حق شفـاعت و رسیـدن به ایـن مقـام عظیــم, شایستگـى لازم را مى طلبد چرا که خداوند شفاعت کسانى را مـى پذیرد کهدارای اجازه از سوی خداوند متعال باشنـد ((مـن ذاالذى یشفع عنـده الا باذنه)).(بقره, آیه 256) یعنـى: ((کیست که نزد او–خدا- شفاعت کند؛ جز به فـرمان او)) و ایـن اذن به کسانـى داده مـى شـود که به مرتبه عالى از قرب الهى و بندگـى خالصانه پروردگار رسیده باشند که در راس آنها انبیاء و ائمه معصـومیـن علیهم السلام هستنـد و بعد از آنها ایـن بندگان خالص حق و اولیاء مقـرب درگاه خـداینـد که هر کدام در حد مقام و درجه معنوى خـویـش شفاعت دارند ((از علماء و شهداء و فـرزنـدان شـایسته امـامـان معصوم علیهم السلام.))

رسول خدا(ص) فرمود:
هر کس مقدرات الهی را بپذیرد و مشفقانه و صابرانه با آن برخورد کند،

خدا می فرماید: من فردای قیامت شرم دارم برای او میزان و عدالت بگذارم چون این بنده من کارهای مرا در تاریکی دنیا مشفقانه و از روی میل با صبر و تحمل تحویل گرفت و هیچ اعتراضی نداشت. من شرم دارم از او حساب بکشم.
همان طور که عبد صبر می کند خدا هم به او جزا می دهد. یک مرتبه که صبر کرد و بزرگ شد، مرتبه دوم قوه اش بیشتر می شود و خیلی برایش آسان می شود. می گویند گرسنگی سه روز اول ماه رمضان یک مقدار سخت است و از روز سوم به بعد راحت می شود. در امور اعتقادی هم همین طور است انسان صبر می کند.


حاج محمد اسماعیل دولابی


خلاصه ای از کلاس تفسیر

مبحث غیبت (جلسه ی دوم)

ارسالی از خانم رحیمی